نوشته شده توسط : امیر ♥

یه روز یکی به یه مرده زنگ میزنه

مرده میگه الو

طرف فوت میکنه

مرده میگه اگه زنی تو تا فوت کن اگه مردی یه فوت

طرف :دو تا فوت

مرده میگه اگه پایه ی دوستی هستی یه فوت نیستی دو فوت

طرف:یه فوت

مرده میگه اگه امشب و هستی بریم شام بیرون یه فوت اگه نه سه تا فوت

طرف :یه فوت میکنه

بعد شب میشه و ستاره تو اسمون نشسته زیر نور مهتاب چارقد ابی بسته

سره راهت که میایی جونه عاشق جونه یار گله میخک سفید با خودت برام بیار

اهممم ببخشید شب که میشه به عشقه تو غزل غزل صدا میشم ترانه خونه قصه ی تمومه عاشقا میشم

چرا همش اهنگ میاد تو ذهنم

شب که میشه مرده میخواسته بره بیرون به خانمش میگه من کار دارم میخوام برم بیرون

اگه میشه کت منو بیار

خانم مییییییییییییییییگه:اگه کت سفیدتو میخوای یه فوت کن اگه کت مشکی رو دو تا فوت

اگرم خیال کردی یکی تو رستورانت منتظرته اینقد فوت کن تا بمیری اشغاله مرض

(((((((((((((((((((((((((((((((((:



:: برچسب‌ها: رستوران , شب , شام خوردن , مرد , زن , بعد شب میشه و ستاره تو اسمون نشسته زیر نور مهتاب چارقد ابی بسته سره راهت که میایی جونه عاشق جونه یار گله میخک سفید با خودت برام بیار ,
:: بازدید از این مطلب : 815
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 7 شهريور 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر ♥

حتما تا آخر بخونید

تقدیم به همه ی خانومهای ایرانی....

 

یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یك پسر ایرانی میگه:

 

 

چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون كنن؟؟؟؟

 

 

یعنی مردای ایرانی اینقدر شهوت پرستن

 

 

 كه نمیتونن خودشون رو کنترل كنن.....؟؟

 

پسره لبخندی میزنه و میگه:

 

 

ملكه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده؟ 

 

و هر مردی ملكه انگلستانو لمس كنه؟!

 

پسره انگلیسی با عصبانیت میگه: 

 

 نه! مگه فرد عادیه؟!!

 

 

 فقط افراد خاصی میتون با ایشون در رابطه باشن!!!

 

 

پسر میگه: خانومای ما همه ملكه هستن...

 



:: برچسب‌ها: مقایسه ایران و انگلیس , مرد , ایرانی , زن ایرانی , کودک ایرانی با استعداد , با بن بن بن ,
:: بازدید از این مطلب : 792
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 7 شهريور 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر ♥

زن و مردی ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هر دو ماشین به شدت داغون میشه، ولی هر دو نفر سالم میمونن.

وقتی که از ماشینشون پیاده میشن و صحنه تصادف رو میبینن، مرد میگه:

ببین چیکار کردی خانم! ماشینم داغون شده!

- آه چه جالب، شما یه مرد هستید!

مرد با تعجب میگه:بله، چطور مگه؟

 

- چقدر عجیب! همه چیز داغون شده ولی ما دو نفر کاملاً سالم هستیم!

منظورتون چیه؟

 

- این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینجوری با هم ملاقات کنیم و آشنا بشیم!

مرد با هیجان زیادی میگه:اوه بله، کاملاً موافقم! این حتماً نشونه خوبیه!

 

زن دوباره نگاهی به ماشین میکنه و میگه:یه معجزه دیگه!

 ماشین من کاملاً داغون شده ولی این بطری مشروب کاملاً سالمه!

 این یعنی باید این آشنایی رو جشن بگیریم!

 

مرد بله بله، حتماً همینطوره! کاملاً موافقم!

 

زن در بطری رو باز میکنه و به طرف مرد تعارف میکنه

 

، مرد هم بطری رو تا نصف سر میکشه و برمیگردونه به زن.

 

ولی زن در بطری رو میبنده و دوباره برمیگردونه به مرد! 

 

مرد با تعجب میگه:مگه شما نمینوشین؟

 

زن با شیطنت خاصی میگه:نه عزیزم، فکر کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم



:: برچسب‌ها: تصادف , ماشین , مرد , زن , پلیس , جوک , طنز , لطیفه ,
:: بازدید از این مطلب : 870
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 7 شهريور 1392 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد